پایان عشق ... (Mahi Mahi )

وقتی قرار عمر عشق سربرسه
بهتره قصه به آخر برسه
بهتره که دورنریزی اشکاتو
بهتره هدرندی گریه هاتو
وقتی قرارعاشق تنها بشی
بهتره که دیگه ازدل نباشی
می رمُ خط میکشم رواسم تو
میرمُ باطل میشه طلسم تو
وقتی قرارعشق بشه یه خاطره
بهتره خاطره ازیادم بره
حس میکنم که دیگه وقت رفتنه
جاده مثل سایه دنبال منه
وقتی آدم توعاشقی بد میاره
وقتی که هیچکسی و دوست نداره
بهتره که دورنریزی اشکاتو
بهتره هدرندی گریه هاتو
توباید یاد بگیری که عشق چیه
بدونی عاشق چشم برات کیه
وقتی قرار عمر عشق سربرسه
بهتره قصه به آخر برسه


 

عشق ... (Mahi Mahi )

حدیث دیگری از عشق

قصه ی آن دختر را می دانی ؟
که از خودش تنفر داشت
که از تمام دنیا تنفر داشت
و فقط یکنفر را دوست داشت
دلداده اش را
و با او چنین گفته بود
« اگر روزی قادر به دیدن باشم
حتی اگر فقط برای یک لحظه بتوانم دنیا را
ببینم
عروس حجله گاه تو خواهم شد »

***
و چنین شد که آمد آن روزی که یک نفر پیدا شد
که حاضر شود چشمهای خودش را به دختر نابینا
بدهد
و دختر آسمان را دید و زمین را
رودخانه ها و درختها را
آدمیان و پرنده ها را
و نفرت از روانش رخت بر بست

***
دلداده به دیدنش آمد
و یاد آورد وعده دیرینش شد :
« بیا و با من عروسی کن
ببین که سالهای سال منتظرت مانده ام »

***
دختر برخود بلرزید
و به زمزمه با خود گفت :
« این چه بخت شومی است که مرا رها نمی کند ؟ »
دلداده اش هم نا بینا بود
و دختر قاطعانه جواب داد:
قادر به همسری با او نیست

***
دلداده رو به دیگر سو کرد
که دختر اشکهایش را نبیند
و در حالی که از او دور می شد
هق هق کنان گفت
« پس به من قول بده که مواظب چشمانم باشی »

تحملم کن ... (Mahi Mahi )

حالا که تو عاشقی نابلدم تحملم کن
حالا که به دنیا پشت پا زدم تحملم کن
حالا که دنبال چشمات اومدم پناه من باش
حالا که برای موندن اومدم تحملم کن
عشقو پیش روت میگیرم تو فقط تحملم کن
تو بگو بمیر میمیرم تو فقط تحملم کن
بیا و تو آسمون شب من ستاره تر باش
جای ناخدا بشین مدعیان عشقو سر باش
واسه این سربه هوای عاشقت یه خورده ناز کن
با من عاشق پیشه تر دیوونه تر پرنده تر باش
اگه دیوونه میخوای فقط اشاره کن عزیزم
منو ویروونه میخوای فقط اشاره کن عزیزم
تو بگو من کی باشم من چی باشم از چی بخونم؟
تو رو چند تا شعله پرپر بزنم بگو بدونم
عشقو پیش روت میگیرم تو فقط تحملم کن
تو بگو بمیر میمیرم تو فقط تحملم کن
با خیال تو خطر کردن واز تو گفتن عشقه
باغ چیه باغچه کدومه؟ تو چشات شکفتن عشقه
غم فردا رو نخور دنیا همش مکر و دروغه
همه دنیا رو ولش فقط عزیزم تو رو عشقه
پیش تو آینه حریفی نداره پریچه هیچه
پیش تو دنیا کمه دریا حقیره کوه کوچیکه
ای خودی تر از خود من ای تو تازه ی همیشه
تو رو من تو رو میخوام که مثل تو پیدا نمیشه
عشقو پیش روت میگیرم تو فقط تحملم کن
تو بگو بمیر میمیرم تو فقط تحملم کن

Image hosting by TinyPic

 

تو نخواستی ... (Mahi Mahi )

خواستم با تو باشم نخواستی.
خواستم مونس و یارت باشم نخواستی.
خواستم در زندگی هم قدمت باشم نخواستی.
خواستم برای همیشه در کنارت بمانم نخواستی.
خواستم هم گام و هم نفس روزهای تنهایی ات باشم نخواستی.
خواستم پذیرای نگاه مهربانت باشم نخواستی.
خواستم قلبم را به یادگار تقدیمت کنم باز هم نخواستی.
نخواستی... هیچ کدام را نخواستی...
نخواستی...


 shiva

خاطرات عشق ۰۰۰۰(Mahi Mahi )

بگذار تا شیطنت عشق چشمان ترا به عر یا نی خویش بگشاید


هر چند آنجا جز رنج و پریشانی نبا شد


اما کوری را به خا طر آرامش تحمل نکن.



هیچوقت نگو خداحافظ ...(Mahi Mahi )

"کارن جوهر"

تو می دانی ، من هم می دانم
(که ) راه ما دارد از هم جدا می شود
تو در خاطرات من زنده خواهی بود، حتی بعد از رفتنت
هیچگاه خداحا فظی نکن
 
با اینکه خوشی هایمان از دست رفته است
الان فقط یک غم وجود دارد که نخواهد رفت
من سعی کردم این را بفهمم، سعی کردم دلیلی برایش بیابم
ولی این دل به گونه ای است که انگار نمی خواهد آرامش پیدا کند
اینها اشک هستند یا (شراره آتش ؟!)
( که ) انگار ( به جای اشک) باران آتش از چشمانم می بارد
 
فصل ها می آیند و می روند
اما انگار فصل درد و رنج تمامی ندارد
رنگ های بیچارگی بسیار عمیق ( پررنگ) است
و در طی قرن ها کمرنگ نمی شود
کسی چه می داند چه اتفاقی قرار است بیفتد
و ما دیگر چه چیزهایی را باید تحمل کنیم
هیچگاه خداحافظی نکن
 
 

(Mahi Mahi )

چقدر ساده وآسون
 رفتی تنها
دلموغریب گذاشتی
 توی این غربت صحرا
میخوام امشب واسه تو
 چاره کنم
فکری به حال این دل
 ساده وبیچاره کنم
فکرنکن عاشقتم
 میمیرم من تک وتنها
دیگه یادوعشق تو
 رفته برام ته دریا
دریایی که ازچشات ساختم
واسه غرق تو وغم ها
کاشکی ببینی که چه زشتی
 پشت اون نقا ب زیبا
خودتم اینو میدونی
این نقاب کسی نمی خواد
برواونجا که میگن
 دلا همه نازوقشنگ ِ
 ولی تو نمیدونی
اونجا همه عشقا دورنگه
میدونم می بینمت
تورو یه روزتک وتنها
اون موقع میگی به من
 چرا دلا همه یه صحراست 

 

آه!که چقدر فاصله ی ما دور است

فکر می کنم هیچ وقت نرسی

ومن در کنار این دنیا تنها بمانم

و تو همیشه منظره ی من باشی

ودر پیش چشم های من،در سینه چشم انداز من

قبله ی نگاه من

و هیچ وقت نه در کنار چشم های من،

هیچ وقت

دراین زاویه همواره تنها خواهم بود

بی تو را خواهم دید وآنگاه چه بگویم

به یک نابینا،یک بیگانه،یک دور دست

که چه ها می بینم؟

فرق من و تو...(Mahi Mahi )

گفتی عاشقمی، گفتم دوستت دارم.
گفتی اگه یه روز نبینمت میمیرم، گفتم من فقط ناراحت میشم.
گفتی من بجز تو به کسی فکر نمی کنم، گفتم اتفاقا من به خیلی ها فکر می کنم.
گفتی تا ابد تو قلب منی، گفتم فعلا تو قلبم جا داری.
گفتی اگه بری با یکی دیگه من خودمو می کشم، گفتم اما اگه تو بری با یکی دیگه، من فقط دلم میخواد طرف رو خفه کنم.
گفتی ... ، گفتم... . حالا فکر کردی فرق ما این هاست؟
نه!فرق ما اینه که: تو دروغ گفتی، من راستشو.